ترجمه مكتوب

حوزه كاربرد ترجمه شفاهی بسیار محدود است و بیشتر در محافل سیاسی، مصاحبه ها و گفتگو های دولتی مورد استفاده قرار می گیرد. زمینه های مورد ترجمه نیز به چند زمینه سیاسی، اقتصادی، نظامی و جز آن محدود می شود، اما در ترجمه مكتوب چنین نیست. محدودیتی برای ترجمه مكتوب نمی توان قایل شد. تنها محدودیت موجود، نوشتاری بودن زبان مبدا است و بس. (دار الترجمه)

واحد ترجمه
برشی از زنجیره مورد ترجمه از سوی مترجم بعنوان واحدی برای معادل یابی در نظر گرفته می شود، واحد ترجمه نام دارد. واحد ترجمه می تواند واژه، جمله یا عبارت باشد. ترجمه بر حسب واحد برگزیده شده، دست كم دارای سه مرحله زیر است:

الف- ترجمه تحت اللفظی
واحد ترجمه در این مرحله واژه است، بدین معنی كه دربرابر هر واژه متن زبان مبدا، واژه ای از زبان مقصد آورده می شود. این مرحله از ترجمه برای برگردان بسیاری از شبه جمله ها و واژه های مركبی بكار می رود كه معادل دقیقی برای آنها در زبان مقصد موجود نیست.

ژرف ساخت:deep structure

مشخصه های واجی:phonological features

در اینجا می بینیم كه ترجمه تحت اللفظی كارایی كافی دارد؛ اما به ندرت می توان جمله ای را تماما به همین صورت ترجمه كرد زیرا در چنین شرایطی یا ساخت دستوری زبان مبدا به زبان مقصد تحمیل می شود؛ مانند:
He gave me a book to read
او داد به من كتابی برای خواندن
و یا جمله بدست آمده در زبان مقصد مفهوم جمله زبان مبدا را ندارد!
He kicked the bucket
او به سطل لگد زد.

ب- ترجمه جمله
در این مرحله، واحد ترجمه جمله است. در این ترجمه قواعد دستوری و شیوه آرایش واژگان در زبان مبدا در نظر گرفته می شود.بدین ترتیب هر یك از جملات متن زبان مبدا با حفظ معنی تك تك واژه ها به جمله ای در زبان مقصد ترجمه می شود.

پ- ترجمه آزاد

در این مرحله واحد ترجمه عبارت یا پاراگراف است. مترجم در چنین مرحله ای پیام متن زبان مبدا را در مجموعه جملاتی از زبان مقصد بدست می دهد. در این ترجمه افزایش و كاهش در نهایت خود بكار خواهد رفت.

بدین ترتیب می بینیم كه جمله واحد مطلوب ترجمه بشمار می رود، هرچند ترجمه تحت اللفظی و ترجمه آزاد نیز در شرایطی خاص راهگشاست. در بسیاری از مواردی كه متن زبان مبدا با برچسب «ترجمه ناپذیر» مشخص می گردد، تنها راه حل ترجمه آزاد است.

ترجمه ارتباطی[8] و ترجمه معنایی[9]

در جریان ترجمه، مترجم با دو زبان مبدا و مقصد درگیر است. او می بایست سعی بر آن داشته باشد كه خواننده، ترجمه اش را دریابد و ضمنا پیام نویسنده نیز تحریف نشود. مترجم در این میان بسته به نوع متن و هدف ترجمه گاه بیشتر به گیرنده پیام و گاه بیشتر به فرستنده پیام توجه نشان خواهد داد.

ترجمه معنایی، نویسنده را مهمتر از خواننده در نظر می گیرد. بدین ترتیب این امكان همواره وجود دارد كه ساختهای صوری و معنایی نامانوس به زبان مقصد راه یابد. در ترجمه معنایی سعی بر آن است تا تمامی الگوهای ساختی و معنایی زبان مبدا به زبان مقصد برگردد و گاه بر آن تحمیل شود و طبیعی است كه چنین ترجمه ای را براحتی نمی توان خواند.

از سویی دیگر، در ترجمه ارتباطی، خواننده مهمتر از نویسنده بشمار می رود. مترجم سعی بر آن خواهد داشت تا متن ترجمه شده را حتی الامكان برای خواننده مانوس سازد، بدین ترتیب این امكان همواره وجود دارد كه متن بدست داده شده، بطور كامل گفته نویسنده نباشد.
آنچه پیشتر تحت عنوان ترجمه تحت اللفظی مطرح شد، گرایش به سمت ترجمه معنایی دارد و ترجمه آزاد نیز به ترجمه ارتباطی گرایش نشان می دهد.
برای درك بهتر موضوع می توان از نمونه هایی استفاده كرد:
More catholic the Pope
ترجمه معنایی: كاتولیك تر از پاپ
ترجمه ارتباطی: كاسه داغ تر از آش
She looks like a red rose
ترجمه معنایی: مثل گل سرخ می ماند.
ترجمه ارتباطی: مثل ماه می ماند.

هر دو مثال، نمونه هایی از ضرب المثل ها، عبارت های تشبیهی و اصطلاحاتی هستند كه می توانند كاربرد ترجمه ارتباطی را توجیه كنند؛ هر چند چنین توجیهی مطلق نیست، زیرا افراط در ترجمه ارتباطی می تواند به حذف رنگ و بوی فرهنگی زبان مبدا بیانجامد.