همه اصطلاحات دوران بارداری

همه چيزهايي که در بارداري با آن مواجه مي‌شويد و نمي‌دانيد چطور بايد تعريف‌شان کنيد!

ويار: دستي که ناخودآگاه به سمت ظرف ترشي مي‌رود، فرصت ? ماهه‌اي براي لوس شدن براي همسر و ديگران، هوس کردن چاقاله بادام در پاييز و ازگيل در تابستان، سفارش شيرين‌پلوي مزعفر به مادرشوهر، يک بشقاب از غذاي تک‌تک همسايه‌ها، گردش اقتصادي در صنعت آلوچه و لواشک.

همه اصطلاحات دوران بارداري

تهوع: سينمايي‌ترين نشانه بارداري که برخلاف سريال‌ها معمولا به عق زدن در کنار خيابان محدود نمي‌شود. دليل موجهي براي بيزاري از کساني که قبلا هم حال‌مان ازشان به هم مي‌خورد، بهانه‌اي براي مجبور کردن همسر به شستن جوراب و مسواک زدن، انزجار از مرغ آب‌پز و کباب پرچرب.

خوابيدن: تقلا براي استراحت با چشمان بسته، روياي ديروز، کابوس امروز، چرت‌هايي بين بيداري، پر کردن فاصله چند دقيقه‌اي بين هر بار غلت زدن که خودش نيم ساعت زمان مي‌برد.

دستشويي: ميعادگاه مادرانه، روزي ??? بار ديدار، جايي که قبلا گاهي مي‌رفتي و حالا گاهي نمي‌روي، فرار به سمت رهايي، تلاش براي هيچ و پوچ.

شکم: غريبه‌اي از فضا، توپي که يادت نمي‌آيد کي قورت داده‌اي، شگفتي هر روز جلوي آينه، عامل جذب گردشگران، جاذبه قوي براي جذب دست‌هاي دوست و آشنا.

ترک پوست: نگراني تمام لحظه‌ها، عامل توسعه صنعت کرم‌سازي و توليد روغن زيتون، کابوسي که روزي رويش را به همه نشان خواهد داد، دير و زود دارد و سوخت و سوز ندارد.

بچه: غريبه‌ کوچک، آشناي قديمي، وعده موعود، کي ميشه بياي بيرون، عشق ناديده، لگد توي پک و پهلو، مادرضايع‌کنِ بزرگ وقتي که مي‌خواهي حرکتش را به بقيه نشان بدهي، تمام فکر و ذکر ? ماه به علاوه باقي عمر، ذکر «تو رو خدا سالم باش» تا آخرين لحظات.

همسر: متهم اصلي همه مشکلات، عامل انتخاب جنسيت ني‌ني، پدر آينده، مرد دوست‌داشتني‌اي که پدر دوست‌داشتني فرزند دوست‌داشتني‌مان خواهد شد.

پريناتال: اضافه شده به عبارت آشناي «جيش، بوس، لالا»، وعده‌ شبانه، همه چيزهاي لازم به صورت ام‌پي‌تري، بختت بلند است اگر با معده‌ات به تفاهم رسيده باشند، نخوردنش موجب خسران است و خوردنش موجب غفران.

ملاقات با دکتر: چاق سلامتي با دکتر به صرف اندازه‌گيري وزن و فشار و شنيدن ضربان قلب بچه، ارائه پول نشانه شخصيت شماست، دادن پول زور فقط محض هماهنگ کردن قرار ملاقات بعدي، پرسيدن سوال‌هاي تکراري و شنيدن جواب‌هاي تکراري‌تر، مريض‌هايي که همگي فکر مي‌کنند يک مورد منحصر به فرد هستند و دکترهايي که به نظرشان همه مريض‌ها عين هم‌اند.

سيسموني: جهيزيه دوم خانواده، لباس‌هايي که تا قبل از ديدن برچسب قيمت خيلي خوشگل هستند، هزينه‌اي در حد خريد يک اتومبيل براي يک بچه ?? سانتي، بسته‌هاي رنگارنگي که تا قبل از روز زايمان دست نخورده مي‌مانند، مرور همه لباس‌ها و جوراب‌ها و عروسک‌ها به تعداد روزهاي مانده از بارداري، ذوق کردن براي يک بسته پوشک.

زايمان: کابوس بزرگ، جستجو براي راه سومي براي خروج کودک مثلا از حلق! جدال با خود در مورد انتخاب روش زايمان تا آخرين لحظه، زماني براي درک جمله «بهشت زير پاي مادران است»، شيرين‌ترين خاطره عمر در سال‌هاي بعدي زندگي.

در و همسايه: منبع دست اول خاطرات و خطرات، بازخواني وحشتناک‌ترين و غيرمحتمل‌ترين حادثه‌هاي دوران بارداري و زايمان، آمار اغراق شده‌اي از مرگ مادران و نوزادان، آخرين تکنيک‌هاي تعيين جنسيت جنين بر اساس ويار، قطب‌نما، شکل شکم، زشتي و خوشگلي مادر و نوع درخشش پوست و مو، دايره‌المعارف گياهان و جانوران(!) دارويي.

لباس بارداري: تنوع زيباي قبل از بارداري، تکراري حال به‌هم‌زن ماه‌هاي آخر بارداري، دلتنگي براي مانتوهاي تنگ و شلوارهاي جين، شلوار با «جا دلي» اضافي، مانتوي دو نفره، ترجيح صندل به کفش براي ماه آخر، خاطره گنگ و مبهمي از چيزي به نام «دور کمر»، لباس‌زيرهايي که هميشه فکر مي‌کرديم مال زن‌هاي خيلي خيلي چاق هستند، درخواست يک سايز بزرگ‌تر و يک سايز ديگر و باز هم.

جوراب پا کردن: «به سادگي آب خوردن» اسبق، «همسايه‌ها کمک کنيد» فعلي، همکاري کار و انديشه، آکروبات رساندن کف دست به کف پا بدون له کردن فرزند.

سونوگرافي: اولين عکس سه در چهار بچه، تصاوير سياه و سفيد مبهم و تيره و تاري که به جز پدر و مادر هيچ کس چيزي از آن سر در نمي‌آورد (البته دکترها هم ادعا مي‌کنند چيزي از آن مي‌فهمند!)، «قربون دست و پاي بلوري‌اش برم» با سوز و اشک و شوق، «ملاقاتي دارين» براي ني‌ني‌ها، استرس تا حد مرگ به خاطر هر نگاه ناجور سونوگرافيست به مانيتور، کشيدن يک نفس عميق و راحت بعد از اطمينان از سلامت بند بند انگشت بچه.
منبع: ني ني بان