ترجمه ماشینی

ترجمه ماشینی از جمله ایده های منفعلانه از نقطه نظر اتوماسیون است که امروزه عدم موفقیت در دسترسی به آن بر همه اهل فن محرز است. چرا که ترجمه آمیزه ای از علم و هنر و استادکاری است، و نوشتن برنامه ای که همه پارامترهای موارد ذکر شده را حد اقل در سطح قابل قبول هم در بر بگیرد غیر ممکن است و اساسا ایده ترجمه ماشینی نه تنها اشکال عملی دارد که اشکال عمده نظری دارد؛ ترجمه بازآفرینی خلاق است، نه جابجایی و انتقال مکانیکی لغات از یک زبان به زبان دیگر، که تصوری است خاصه عوام و غیر اهل فن.

متأسفانه مهندسین ارتباط که دراین زمینه فعال هستند با کار عملی ترجمه سروکار ندارند و با پست و بلند بی شمار کار آشنا نیستند و تنها بر اساس یک سری ذهنیات به دور از واقعیت و حقیقت عمل امر خطیر ترجمه در پی ماشینی کردن آن برآمده اند. اگر قرار است چنین ایده ای تحقق یابد باید برنامه نویسی آن و هر نوع ارتقاء نرم افزاری و سخت افزاری مربوطه توسط خود خدا صورت پذیرد.

روی هم رفته، مکانیسم درک و انتقال معنی در ترجمه که در ذهن مترجم اتفاق می افتد و متأثر از ملاحظات متعدد من جمله ملاحظات زبانی و فرهنگی است و در ارتباط وثیق با روح مترجم است، آنقدر پیچیده است که رویای ترجمه ماشینی رضایت بخش را در حد یک افسون زدگی نگاه میدارد، که این مطلب در مورد ترجمه ادبی امری بدیهی است.

من خودم چندی پیش چند نمونه از این مترجم های الکترونیکی که شرکت های سازنده بسیار پر مدعایی هم داشتند را خریداری و استفاده نمودم و بسیار تو ذوقم خورد؛ نرم افزارهایی بسیار اعصاب خوردکن و نا کارآمد. نهایتا اینکه، فعالان ترجمه ماشینی نه به سرشت ترجمه آگاهند و نه ماشین. هنر را نمی توان با ابزار ارضا کننده محاسبات ریاضی دریافت و تولید کرد.  (دار الترجمه)