انتقال يک جانبه پول، اموال و چيزهاي ديگر به گيرنده از جانب يک دهنده که ظاهراً نبايد پس از دادن آنها ادعايي نسبت به گيرنده داشته باشد.
خوب اين ميتواند يک تعريف از هديه دادن باشد. نکتهاي که در اين تعريف هست، بر فقدان هيچ پيششرطي استوار است، يعني هديهدهنده نبايد هيچ پيششرطي براي دادن هديه وضع کند.
اما گاهي وقتها، برخي از هدايا ممکن است طرف مقابل را يعني طرف هديهگيرنده را وادار به حمايت از مثلاً يک محصول يا يک خدمت و يا يک برنامه کند (در اين صورت باز هم ميتوان به آن هديه گفت؟!)
و باز گاهي وقتها، بعضي از هدايا هم ممکن است هديهگيرنده را وادار به عمل متقابل سازد و به ديگر زبان او را وادار کند که در همچشمي و رقابت با هديهدهنده، او هم متقابلاً هديهاي بخرد و اين هديه گرانقيمتتر از هديه هديهدهنده هم باشد.
در اين حالت ميتوان گفت هديه دادن نه از سر مهر و علاقه بلکه اساساً نوعي نماد است که در يک حالت نمادين متقابل و در محيطي سمبوليک رد و بدل ميشود و بيشتر به يک فضاي اقتصادي شبيه است تا فضايي مبتني بر روابط خالص انساني.
به عبارت بهتر در چنين حالاتي، هديهگيرنده بايد آن را در چارچوب درآمد خود هضم و درک کند و به فکر جايگزين آن براي فرستادن به ميدان طرف مقابل باشد و به ديگر سخن فکر پشتوانه مالي دريافت آن را از همان لحظات اول پذيرش آن، لحاظ کند و به همين خاطر است که موضوع در قالب سازماني به تخصيص بودجه براي هديه دادن ختم ميشود و هديه ميشود يک مقوله کاملاً اقتصادي و با حساب و کتاب و در واقع آدم را به ياد اين ضربالمثل معروف مياندازد: که کاسه جايي رود که باز آرد قدح!
شما که هديه ميدهيد به اين موضوعات چطور نگاه ميکنيد؟
– هديه شما علامت توجه به طرف مقابل است يا عاملي که قدرت و مکنت شما را به رخ هديهگيرنده ميکشاند؟
– هديه شما طرف را به نگراني از نقض قواعد بازي ميکشاند يا اينکه به او آرامشخاطر ميدهد؟
– شما داريد هديه ميدهيد، يا پاداش رفتار موردنظرتان را از طرف هديهگيرنده؟
– و بالاخره باز ميتوان پرسيد که داريد هديه ميدهيد يا قرض؟ ديگر هديهگيرنده را مجذوب خودتان ميکنيد يا وامدار خودتان؟ داريد به ديگران راه و رسم زندگي کردن را ميآموزيد يا راه و رسم وابستگي به ديگران را؟ (فلش مموري تبليغاتي)