ترجمه اصطلاحات

همه زبان ها داراي اصطلاحات خاص خود هستند يعني يک رشته کلماتي که معاني آنها با معناي تک تک کلمه ها فرق دارد، يا از استعاره و تشبيه هايي استفاده مي کنند که در زبان ديگرمتفاوت است. اين بخش ازکار، مترجمي را که مي خواهد کار خوب ارايه دهد به چالش مي کشد. در ترجمه اصطلاح ها اغلب ترجمه لفظ به لفظ کارساز نيست. امامي مي گويد "بايد يک اصطلاح انگليسي را برداشت و در حد امکان يک اصطلاح فارسي به جاي آن گذاشت. اگر در انگليسي داشته باشيم he gave himself up ، نبايد بنويسيم "خودش را بالا داد،، بلکه بايد بنويسيم "خودش را تسليم کرد". و در مقابل he tossed and rolled all night بهتر است بگوييم "تمام شب از اين دنده به آن دنده شد" و نه "تمام شب غلطيد و خود را بالا انداخت".
به نظر امامي ترجمه اصطلاح هاي تخصصي يکي از بحث انگيز ترين عرصه هاي کار نگارشي و ترجمه است. "مترجم يک متن پزشکي چه بايد بکند؟ يا يک متن مهندسي؟ يا يک متن هنري؟ اصطلاحات زبان اصلي را عينا به کار ببرد؟ خودش اصطلاحات فارسي تازه اي بسازد. ببيند ديگران پيش از او چه نوشته اند و دراقع کدام واژه هاي جديد جا افتاده اند و در سطح وسيعي در حرفه به کار مي روند و کدام پيشنهادها قبول عامه نيافته اند؟"
*بي توجهي به زبان و سبک نويسنده
مقوله مهمي که بعضي از مترجمان در موقع انجام کار ناديده مي گيرند سبک و زبان نويسنده متن اصلي است. اين مورد به وضوح در ترجمه شفاهي يا زير نويس بعضي از فيلم ها ديده مي شود که مخاطبان متن اصلي - چه شنيداري چه ديداري - همه براي مثال مي خندند و مخاطبان زبان مقصد هاج و واج مي مانند که چيز خنده داري گفته نشده است.
جمشيدي، مي گويد آنها دقت نمي کنند که بايد اول تشخيص دهند در زبان اصلي از چه نوع زباني استفاده شده است– زبان دقيق علمي، زبان ادبي زبان معمولي، زبان روزمره، ، زبان کوچه بازار و لاتي، زبان طنزآميز، استعاره يا طعنه.
از جمله مشکل هاي ديگر ترجمه اين است که در بعضي ترجمه ها، مترجم توضيح را با متن اصلي ادغام مي کند به طوري که متن اصلي مخدوش مي شود. بر عکس گاهي متن ترجمه شده حاوي اطلاعاتي است که براي مخاطب زبان اصلي قابل درک و ملموس بوده است اما براي مخاطب زبان مقصد نامفهوم و گنگ است و نياز به توضح دارد اما مترجم به اين مساله توجه نمي کند. (دار الترجمه)
*آوانويسي نام هاي خاص
ذکر صحيح اعلام – نامهاي خاص تاريخي و جغرافيايي – از وظايف اصلي مترجمان است اما در عمل ديده مي شود که اين مساله زياد رعايت نمي شود براي مثال واشنگتن صحيح است يا واشينگتن؛ هري پاتر صحيح است يا هري پوتر؛ و...