سيسموني - پايان بارداري، آن روزهاي آخر، آن هفتههاي ?? و ?? و ?? مثل يک روياي دور از دسترس ميمانند. آدم نميداند آن آخرها اوضاعش چطوري خواهد بود، اما آنهايي که در هفتههاي آخرند متوجه ميشوند که تغييرات آن قدر تدريجي بوده است که به همه چيز عادت کردهاند.
خوابيدن سخت و بريده، عضلات دردناک، شکم بزرگ، راه رفتن با پاهاي باز، لگدهاي توي قفسه سينه، نفسنفسها و از همه مهمتر سوال «پس کي به دنيا مياد؟» عادي شدهاند و روزهاي پيش از بارداري تبديل به خاطرات دور شدهاند.
تنها يک چيز هست که از اول تا آخر با آدم ميماند: نگراني! نگراني از مادري کردن براي نوزادي که هيچ چيز از او نميداني، نگراني براي سلامتياش، نگراني براي روز زايمان و نگراني براي همه کارهاي کرده و نکرده! سوال «يعني همه چيز آماده است؟!» ورد زبان و ذهن مادرهاي اين هفتههاست. براي اين که مطمئن شويد همه کارهاي لازم را انجام دادهايد و بعد از زايمان کاري نخواهيد داشت (البته به جز رسيدگي شبانهروزي به يک نوزاد!) اين فهرست را مرور کنيد.
?? روز قـبل
لوازم بهداشتي را تهيه کنيد.
بعد از زايمان به چند جور اقلام بهداشتي نياز داريد که ميتوانيد همان موقع از داروخانه بيمارستان خريد کنيد، اما ميتوانيد پيش از آن هم خريدتان را کرده باشيد تا خيالتان راحت باشد. نوار بهداشتيهاي بزرگ معمولي، بتادين، الکل سفيد، گاز استريل، تيوب (يا رينگ)، قطره شيرافزا، ملحفه و زيرانداز يکبار مصرف و پودر شوينده ضدحساسيت براي لباسهاي نوزاد جزو همين اقلام هستند.
براي کودک ديگرتان برنامه بريزيد.
اگر کودک ديگري داريد، از همين حالا شرايط را براي روز بزرگ آماده کنيد. اگر کمتر از ? سال دارد، شايد فقط لازم باشد که او را به خوابيدن در کنار کسي غير از خودتان (مثلا پدر يا مادربزرگش) عادت بدهيد تا براي يک شب (يا بيشتر) که شما در بيمارستان هستيد، ناراحت نشود.
اگر او بزرگتر است، هي به او بگوييد و يادآوري کنيد که احتمال دارد يک شب نباشيد و مثلا آن شب مادربزرگ يا خاله يا پرستار پيش او خواهد بود. اين هماهنگيها را با شخص مورد نظر از قبل انجام دهيد تا اگر نيمه شب مجبور شديد به سمت بيمارستان برويد، او سريعا خودش را برساند.
کابينتها را پر کنيد.
بعد از زايمان شما نياز به مواد غذايي خاصي داريد که تقويتکننده، ملين و شيرافزا باشند. بهتر است از قبل کمدهايتان را از خشکبار و مغزها پر کنيد. بهتر است انجير خشک، قيسي و برگه زردآلو، خاکشير، عرقنعنا، ترنجبين، عسل، شير و آبميوههاي مدتدار و... چيزهايي مثل اين را بخريد و نگه داريد تا در صورت نياز فوري در دسترستان باشد.
سينهبند شيردهي بخريد.
الان بهترين زمان براي خريدن سينهبند شيردهي است. هفتههاي آخر سينهها به بزرگترين سايز در زمان بارداري ميرسند. با اين حال موقع خريدن سينهبند باز هم يکي دو سايز بزرگتر بخريد، چون چند روز پس از زايمان سينهها پر از شير ميشوند و دوباره چند سايز ديگر افزايش اندازه پيدا ميکنند. سينهبند شيردهي را از جنس نخي و با نوار پهن در زير آن انتخاب کنيد.
?? روز قـبل
ساک بيمارستان را آماده کنيد.
دست کم يک هفته مانده به موعد سزارين و دو سه هفته مانده به موعد زايمان طبيعي، ساک بيمارستان را آماده کنيد و دم دست بگذاريد. در همين شماره ميتوانيد چيزهايي را که بايد در ساک بيمارستان بگذاريد ببينيد. چيزهايي را که در آخرين فرصت بايد به ساک اضافه کنيد (مثل موبايل، مدارک پزشکي و...) روي يک کاغذ بنويسيد و روي ساک بگذاريد.
فريزر را پر کنيد.
بعد از زايمان شما نه وقتي براي خريد داريد و نه وقت زيادي براي پخت و پز. به خصوص اگر دست تنها هستيد و کمکي نداريد، بهتر است به فکر خورد و خوراکتان باشيد. گوشت، مرغ و سبزيهاي آماده (قرمهسبزي، پلويي، لوبيا سبز، کدو و بادمجان سرخ شده و...) را در بستههاي کوچک در فريزر بچينيد. ميتوانيد مايه اوليه بعضي غذاها را هم از قبل آماده کنيد.
مثلا مايه ماکاروني، مايه لوبياپلو، مايه کتلت، دلمه آماده و پيچيده و چيزهايي مثل اين را هم در يخچال داشته باشيد تا بتوانيد در کوتاهترين زمان غذا را حاضر کنيد.
خريد خانه را انجام دهيد.
همه جاي خانه سرک بکشيد و اگر چيزي کم و کسر داريد، فهرست کنيد و بخريد. از مواد شوينده و بهداشتي بگير تا خرت و پرتهاي توي يخچال و کابينتها را يک بار مرور کنيد و مطمئن شويد که چيزي کم نميآوريد.
خودتان را خوشگل کنيد.
بيشتر از اين معطل نکنيد! همين روزهاست که کودک شما به دنيا بيايد و ممکن است بعد از آن تا مدتي وقت و حوصله رفتن به آرايشگاه را نداشته باشيد. حداقل يک هفته قبل از موعد سزارين و دو هفته قبل از موعد احتمالي زايمان طبيعي به آرايشگاه برويد و خودتان را به يک مادر خوشگل و تر و تميز تبديل کنيد! بيخيال مانيکور و رنگ کردن موها شويد که بعد از زايمان دست و پا گير خواهند بود.
کارگر بگيريد.
از يک شرکت خدماتي يا يک کارگر آشنا، حتي از يکي از دوستان کمک بگيريد تا خانه را تميز و مرتب کنيد. لازم نيست خانهتکاني کنيد. همين که خانهتان تميز شود و هرچيزي سر جاي خودش باشد، براي کم کردن نگرانيهاي شما کافي است. گردگيري را خودتان هم ميتوانيد انجام بدهيد. از کارگر بخواهيد ملحفهها و روبالشيها را عوض کند، دستشويي و حمام را ضدعفوني کند و آشپزخانه را برق بيندازد.
وسايل کودک را آماده کنيد.
ديگر وقتش است که سيسموني هيجانانگيز نوزاد را براي استفاده آماده کنيد. مارک لباسها را بکنيد و همه را يک بار با آب سرد بشوييد. تخت نوزاد را آماده کنيد و روبالشيها و ملحفهها را هم بشوييد. وسايلي مثل شانه و فينگير و چيزهاي ديگر را از بستهبنديها دربياوريد و شامپو و لوسيون و ساير لوازم بهداشتي را هم دم دست بچينيد.
براي جشن بزرگ آماده شويد.
اگر ميخواهيد موقع برگشتن به خانه، يک جشن کوچک داشته باشيد، از الان وسايلش را آماده کنيد. ميتوانيد تعدادي گلدان در خانه بگذاريد و از همسرتان بخواهيد که قبل از برگشتن شما (و نيني!) از بيمارستان، آنها را با گلهاي طبيعي پر کند. ميتوانيد جلوي در آمدن نوزاد کوچک را تبريک بگوييد و براي همسايهها شيريني آماده کنيد. هر کاري ميخواهيد بکنيد، از قبل برنامهاش را بريزيد. کمتر پدري پيدا ميشود که خودش اين قدر خلاقيت به خرج بدهد!
روزهـاي آخر
در مورد بچهداري اطلاعات جمع کنيد.
ديگر هرچقدر که کتاب و مجله در مورد بارداري خواندهايد، کافي است! تا چند روز ديگر شما با دنيايي جديد مواجه ميشويد که شباهتي به بارداري ندارد. بنابراين بهتر است خودتان را براي روزهاي اول با نوزاد آماده کنيد.
وضعيتهاي طبيعي يا خطرناک نوزاد را از منابع پزشکي مطالعه کنيد و در مورد غذاهايي که شير را زياد يا کم ميکنند، غذاهاي نفاخ و غذاهاي پرانرژي از اطرافيانتان بپرسيد. کتابهايي در مورد رفتار با نوزاد بگيريد و استراحت کنيد و آنها را بخوانيد.
همه چيز را هماهنگ کنيد.
يک بار روز (يا شب) زايمان را براي خودتان مرور کنيد و از آماده بودن همه چيز مطمئن شويد. اگر قرار است سزارين شويد، چه ساعتي بايد از خانه راه بيفتيد؟ چه ساعتي بايد آنجا باشيد؟ با چه ماشيني و همراه چه کساني به بيمارستان ميرويد؟ شب قبل چه چيزي ميخوريد؟ چقدر پول براي بيمارستان لازم داريد؟ با چه کسي برميگرديد؟
اگر قرار است طبيعي زايمان کنيد، ماشين آماده دم دستتان هست؟ اگر قرار است با ماشين کسي جز خودتان يا همسرتان برويد، با او يا با نزديکترين آژانس هماهنگ کردهايد؟ مسير بيمارستان چقدر دور است؟ چقدر ممکن است به ترافيک بخوريد؟ بهترين مسير براي رسيدن چيست؟ چه کسي شما را همراهي خواهد کرد؟ ميخواهيد به مادر يا خواهرتان هم زنگ بزنيد؟ براي مواقع اورژانسي نواربهداشتي بزرگ در دسترس داريد؟ شمارهاي از پزشک يا درمانگاه يا بيمارستان داريد؟ و....به همه اين سوالات جواب بدهيد تا بعد مجبور نشويد وسط درد يا اضطراب بهشان فکر کنيد.
مواظب حرکات جنين باشيد.
در روزهاي آخر به شدت مراقب حرکات جنين باشيد. لازم نيست او را با جنينهاي ديگر مقايسه کنيد، او را فقط با خودش بسنجيد. اگر حرکات کودک کم شده بود، خودتان را سريعا به بيمارستان برسانيد. به خصوص اگر از موعد زايمان شما گذشته باشد و نوزاد دير کرده باشد.
آخرين عکسهاي دونفري را بگيريد.
حالا شکمتان در آستانه ترکيدن، دماغتان در چاقترين حالت، پاي چشمهايتان پف کرده و پاهايتان اندازه دو تا بالش هستند! احتمالا در اين شرايط حتي رفتن جلوي آينه را هم دوست نداشته باشيد، چه برسد به گرفتن عکس، اما يادتان باشد همين چهره غيرعادي يک روز جزئي از خاطرات شيرين و خندهدارتان خواهد شد. بنابراين فرصت را از دست ندهيد و با شکم بزرگ و همسرتان عکسهاي يادگاري بگيريد.
همسرتان را روي وضعيت آمادهباش بگذاريد.
چه سزارين ميکنيد و چه منتظر زايمان طبيعي هستيد، هيچ چيز قابل پيشبيني نيست. بنابراين در روزهاي آخر به همسرتان بسپاريد که گوش به زنگ باشد. براي اعلام وضعيت قرمز، يک علامت بگذاريد؛ مثلا دو بار تکزنگ روي موبايل همسرتان به اين معنا باشد که او بايد فوري خودش را برساند.
اين طوري اگر در جلسه يا صحبت هم باشد، متوجه اوضاع ميشود. تلفني از دوستان و همکاران نزديک و محل کار و رفت و آمد او هم داشته باشيد تا اگر در دسترس نبود، بتوانيد پيغام را به او برسانيد.
منبع: ني ني بان